با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Hold Out

American: hoʊldˈaʊt British: həʊldaʊt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

phrasal verb C2
دوام آوردن، ادامه دادن، تسلیم نشدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
phrasal verb
پیشنهاد کردن، عرضه داشتن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hold out

  1. phrasal verb Wait (or refuse in hopes of getting something better)
  2. phrasal verb endure
    Synonyms: hold on, withstand, continue, suffer
  3. phrasal verb Withhold something
  4. phrasal verb Set something aside or save it for later

ارجاع به لغت hold out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hold out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hold out

لغات نزدیک hold out

پیشنهاد بهبود معانی